Sunday, September 27, 2009

آرامش

...روزها می گذرند کم کم خزان است که جان می گستراند بر چهره ی شهر
هوا که پاییزی می شود دلم بیشتر هوای نوشتن دارد و عکس گرفتن
...بهانه ام باش برای دوباره روی گشودن به دنیایم
کم کم دوربین را از نو برخواهم داشت و به تو جانی دوباره خواهم داد می دانم خسته ای و حتی دلگیر از من. من هم
...دلگیرم از روزگار اما به زودی دوباره باهم خواهیم بود تو آرامش من. محرم همه روز و حال من