Thursday, October 18, 2007

میز کارم


.ما تازه با هم آشنا شدیم
.اون من رو تحمل می کنه و من هرچی که دارم رو کولش انبار می کنم
.طفلی هیچی هم نمی گه
،خودم رو گم می کنم و اون به هرچی تشر زدنام دیگه عادت کرده
.فقط می مونه تا من هرچی دارم بریزم رو سرش و اون بازم هیچی نمی گه
.اینم وضعمونه وقتای کلافه گی من